رئيس آموزش و پرورش كياكلاي مازندران خبر داد:
خبرگزاري فارس: رئيس آموزش و پرورش كياكلا كه فرزند نخستين شهيد فرهنگي مازندران است، گفت: در پي صدور حكم وزارتي مدرسهاي در آبادان به نام نخستين شهيد فرهنگي مازندران نامگذاري ميشود.
آرزو وليپور امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در كياكلا با بيان اينكه گذشتن از جادهاي كه با خون پدر هموار شد چه سخت و شيرين است، بيان داشت: در اجلاس سراسري روساي آموزش و پرورش در تهران از وزير آموزش و پرورش درخواست كرديم به پاس قدرداني از فرهنگيان ايثارگر و شهيد مدرسهاي به عنوان نخستين شهيد فرهنگي استان، علي وليپور در محل شهادتش كوي ذولفقاريه آبادان نامگذاري شود.
وي افزود: در پي اين درخواست بلافاصله در مدت يك هفته مقدمات كار براي نامگذاري نام مدرسهاي براي نخستين شهيد مازني فراهم شد و مراسم پردهبرداري از كتيبه يادبود شهيد علي وليپور با حضور مسئولان كشوري و استاني در روز سالگرد شهادت اين بزرگوار 17 آذرماه سال جاري انجام ميشود.
* بعد از 30 سال معلم شهيد مازني در محل شهادتش جاودان ماند
رئيس آموزش و پرورش كياكلا با اشاره به اينكه مدرسه گنج دانش در ذوالفقاريه آبادان در مكاني كه پدر به شهادت رسيد به نام نخستين شهيد فرهنگي نامگذاري شد، تصريح كرد: بعد از 30 سال معلم شهيد مازندراني در محل شهادتش جاودان ماند.
وليپور ادامه داد: احساس من در روز سالگرد پدر ديدن يك مدرسه و محلي مسكوني نيست چون براي نخستين بار به آبادان و نيز محل شهادت پدر ميروم حس ميكنم كه چهره پدر رزمندهام در سر در مدرسه منتظر ما خواهد بود و يادش برايم تداعي ميشود.
وي يادآور شد: هفت ماه پيكر پاك پدر شهيدم در زير خاكهاي ذوالفقاريه آبادان مدفون بود و گرماي جنوب نگهدار پيكري بود كه از آن امانتداري ميكرد و بعد از شكست حصر آبادان با وجود دماي بالاي هوا بدنش سالم به مازندران تشييع شد.
فرزند نخستين شهيد فرهنگي مازندران اظهار داشت: شهيد وليپور نه تنها يك معلم بلكه از قهرمانان ورزشي در استان بوده و نيز دوره فعاليت انقلابي خود را به عنوان هسته مركزي فدائيان اسلام به ثبت رساند و به عنوان فرمانده تيم اعزامي از قائمشهر به جبهه اعزام شد.
وليپور افزود: در آستانه پردهبرداري از تنديس نخستين شهيد فرهنگي مازندراني شهيد علي وليپور پاشاكلايي تبسم فرزند دلير مازندران در نگاه مردم قدرشناس آبادان جان گرفت وآن دليرمردان درود خود را بر شير مازندران افتخار دانستند.
مسئولان وزارت آموزش و پرورش، عبدالوحيد فياضي مديركل آموزش و پرورش مازندران، آيتالله معلمي امام جمعه قائمشهر، علي نبيان مديركل نوسازي و تجهيزات مدارس استان مازندران، برخي از اعضاي فداييان اسلام و نيز دو خبرنگار از مازندران براي پردهبرداري از كتيبه يادبود شهيد علي وليپور پاشاكلايي نخستين شهيد فرهنگي استان مازندران به آبادان منطقه ذوالفقاريه اعزام ميشوند.
وي افزود: در پي اين درخواست بلافاصله در مدت يك هفته مقدمات كار براي نامگذاري نام مدرسهاي براي نخستين شهيد مازني فراهم شد و مراسم پردهبرداري از كتيبه يادبود شهيد علي وليپور با حضور مسئولان كشوري و استاني در روز سالگرد شهادت اين بزرگوار 17 آذرماه سال جاري انجام ميشود.
* بعد از 30 سال معلم شهيد مازني در محل شهادتش جاودان ماند
رئيس آموزش و پرورش كياكلا با اشاره به اينكه مدرسه گنج دانش در ذوالفقاريه آبادان در مكاني كه پدر به شهادت رسيد به نام نخستين شهيد فرهنگي نامگذاري شد، تصريح كرد: بعد از 30 سال معلم شهيد مازندراني در محل شهادتش جاودان ماند.
وليپور ادامه داد: احساس من در روز سالگرد پدر ديدن يك مدرسه و محلي مسكوني نيست چون براي نخستين بار به آبادان و نيز محل شهادت پدر ميروم حس ميكنم كه چهره پدر رزمندهام در سر در مدرسه منتظر ما خواهد بود و يادش برايم تداعي ميشود.
وي يادآور شد: هفت ماه پيكر پاك پدر شهيدم در زير خاكهاي ذوالفقاريه آبادان مدفون بود و گرماي جنوب نگهدار پيكري بود كه از آن امانتداري ميكرد و بعد از شكست حصر آبادان با وجود دماي بالاي هوا بدنش سالم به مازندران تشييع شد.
فرزند نخستين شهيد فرهنگي مازندران اظهار داشت: شهيد وليپور نه تنها يك معلم بلكه از قهرمانان ورزشي در استان بوده و نيز دوره فعاليت انقلابي خود را به عنوان هسته مركزي فدائيان اسلام به ثبت رساند و به عنوان فرمانده تيم اعزامي از قائمشهر به جبهه اعزام شد.
وليپور افزود: در آستانه پردهبرداري از تنديس نخستين شهيد فرهنگي مازندراني شهيد علي وليپور پاشاكلايي تبسم فرزند دلير مازندران در نگاه مردم قدرشناس آبادان جان گرفت وآن دليرمردان درود خود را بر شير مازندران افتخار دانستند.
مسئولان وزارت آموزش و پرورش، عبدالوحيد فياضي مديركل آموزش و پرورش مازندران، آيتالله معلمي امام جمعه قائمشهر، علي نبيان مديركل نوسازي و تجهيزات مدارس استان مازندران، برخي از اعضاي فداييان اسلام و نيز دو خبرنگار از مازندران براي پردهبرداري از كتيبه يادبود شهيد علي وليپور پاشاكلايي نخستين شهيد فرهنگي استان مازندران به آبادان منطقه ذوالفقاريه اعزام ميشوند.
مليحه حاجيان پاشاكلايي همسر نخستين شهيد فرهنگي مازندران در گفتوگوي اختصاصي با فارس همزمان با فرا سالروز شهادت همسرش اين گونه نخستين شهيد فرهنگي مازندران را معرفي ميكند: شهيد ولي پور علاوه بر رسيدگي به مسائل آموزشي دانش آموزان مشكلات خانوادگي آنان را برطرف ميكرد و تماس تلفني ميگرفت و ميگفت: غذا آماده كن مهمان داريم و مهماني را با خود به همراه ميآورد كه از آشنايان نبوده و براي حل مشكلات زوجهاي جوان مشاوره ميداده و آنان را پايبند زندگي مي كرد.
* بريدن از دنيا براي وارستگي
حاجيان از همسرش با افتخار سخن ميگويد: او انساني وارسته، فرزانه، بريده از دنيا و شجاع بود.
*آخرين ديدار
وي از آخرين روز اعزام همسرش ميگويد: شهيد براي عزيمت به جبهه آرام و قرار نداشت و روزي كه مي خواست به جبهه برود براي خداحافظي نزد مادرش رفت و مادر در حال اقامه نماز بود آن شهيد بر لبانش كه استغاثه خداوند را به جاي ميآورد بوسه زد و مادر به او گفت: فرزندم مواظب خودت باش، مواظب گرگها باش كه او پاسخ داد؛ بعثيها آنقدر ترسو هستند كه از صداي تفنگمان ميهراسند.
همسر شهيد وليپور يادآور شد: چون هر دويمان در آموزش و پرورش خدمتگذار جامعه بوديم در حين رفتن مرا به مدرسه محل خدمتم رساند و موقع خداحافظي دستانم را فشرد كه همان موقع لرزشي برقلب و اندامم مستولي شد و از نگاه متفاوتش احساس آخرين ديدار را با وي داشتم.
* پوشيدن لباس رزم نه مراقبت از فرزندان
وي با صداي لرزانش كه نشان از تداعي خاطره آن روزها را ذهنش تداعي ميكرد، خاطرنشان كرد: شهيد از من سوال كرد اگر روزي برنگشتم و شهادت نصيبم شد چه ميكني؟ پاسخ دادم لباس رزم تو را ميپوشم و به جبهه ميآيم، روي برگرداند و نيم نگاهي كرد و در جوابم گفت: تو مسئوليتي مهمتر داري كه دو ميوه قلبم (آرزو و اميد) را به تو ميسپارم از آنان و دانشآموزان خود خوب مراقبت كن تا آنان پيرو خط امام و مدافع انقلاب باشند.
حاجيان ادامه داد: شب اعزام آرام و قرار نداشت مدام ميگفت؛ به چشم خود ديدم پيرزني تمام زندگيش را در بقچهاي پيچيده و بر روي سر ميگذارد در هنگامي كه تانك بعثيها در خيابانهاي آبادان به دنبالش ميرفت هراسان ميدويد من چگونه بتوانم در گوشهاي از كشور آرام بگيرم.
*علي ميدانست كه شهيد ميشود
وي افزود: شب اعزام شام در منزل يكي از نزديكانمان دعوت بوديم بعد از شام همه دعا ميكردند و يكي از مهمانان گفت؛ خدا كند علي آقا هم سالم از جبهه برگردد كه در اين هنگام شهيد دست بر سفره گذاشت و سوگند خورد كه به صاحب اين سفره قسم رفتنم برگشت ندارد و شهادت نصيب من خواهد شد، در اين هنگام مهر سكوت بر لبان همه زده شده بود كسي سخني نگفت.
همسر نخستين شهيد فرهنگي استان مازندران بيان داشت: همسرم از فرماندهان دفاع مقدس بوده كه بعد از ساماندهي و گروه اول مجدداَ با گروه دوم كه جمعي از فدائيان اسلام قائمشهر به جبهه اعزام شد در آن مدت مسئوليت آموزش ابتدايي شهرستان قائمشهر را عهده دار بود.
وي افزود: فرزند شهيد و وزير محترم آموزش و پرورش وسيله بودند تا خداوند پس از 30 سال افتخار آن را نصيبمان كند تا مراسم سالگرد اين شهيد در محل شهادتش برگزار شود.
حاجيان بار ديگر از وزير آموزش و پرورش، آيتالله معلمي نماينده خبرگان رهبري در استان كه ما را در اين سفر همراهي ميكنند، قدرداني كرد و يادآور شد: بعد از 30 سال همسر شهيدم در محل شهادتش جاودان ماند.
انتهاي پيام/خ10/ع
* بريدن از دنيا براي وارستگي
حاجيان از همسرش با افتخار سخن ميگويد: او انساني وارسته، فرزانه، بريده از دنيا و شجاع بود.
*آخرين ديدار
وي از آخرين روز اعزام همسرش ميگويد: شهيد براي عزيمت به جبهه آرام و قرار نداشت و روزي كه مي خواست به جبهه برود براي خداحافظي نزد مادرش رفت و مادر در حال اقامه نماز بود آن شهيد بر لبانش كه استغاثه خداوند را به جاي ميآورد بوسه زد و مادر به او گفت: فرزندم مواظب خودت باش، مواظب گرگها باش كه او پاسخ داد؛ بعثيها آنقدر ترسو هستند كه از صداي تفنگمان ميهراسند.
همسر شهيد وليپور يادآور شد: چون هر دويمان در آموزش و پرورش خدمتگذار جامعه بوديم در حين رفتن مرا به مدرسه محل خدمتم رساند و موقع خداحافظي دستانم را فشرد كه همان موقع لرزشي برقلب و اندامم مستولي شد و از نگاه متفاوتش احساس آخرين ديدار را با وي داشتم.
* پوشيدن لباس رزم نه مراقبت از فرزندان
وي با صداي لرزانش كه نشان از تداعي خاطره آن روزها را ذهنش تداعي ميكرد، خاطرنشان كرد: شهيد از من سوال كرد اگر روزي برنگشتم و شهادت نصيبم شد چه ميكني؟ پاسخ دادم لباس رزم تو را ميپوشم و به جبهه ميآيم، روي برگرداند و نيم نگاهي كرد و در جوابم گفت: تو مسئوليتي مهمتر داري كه دو ميوه قلبم (آرزو و اميد) را به تو ميسپارم از آنان و دانشآموزان خود خوب مراقبت كن تا آنان پيرو خط امام و مدافع انقلاب باشند.
حاجيان ادامه داد: شب اعزام آرام و قرار نداشت مدام ميگفت؛ به چشم خود ديدم پيرزني تمام زندگيش را در بقچهاي پيچيده و بر روي سر ميگذارد در هنگامي كه تانك بعثيها در خيابانهاي آبادان به دنبالش ميرفت هراسان ميدويد من چگونه بتوانم در گوشهاي از كشور آرام بگيرم.
*علي ميدانست كه شهيد ميشود
وي افزود: شب اعزام شام در منزل يكي از نزديكانمان دعوت بوديم بعد از شام همه دعا ميكردند و يكي از مهمانان گفت؛ خدا كند علي آقا هم سالم از جبهه برگردد كه در اين هنگام شهيد دست بر سفره گذاشت و سوگند خورد كه به صاحب اين سفره قسم رفتنم برگشت ندارد و شهادت نصيب من خواهد شد، در اين هنگام مهر سكوت بر لبان همه زده شده بود كسي سخني نگفت.
همسر نخستين شهيد فرهنگي استان مازندران بيان داشت: همسرم از فرماندهان دفاع مقدس بوده كه بعد از ساماندهي و گروه اول مجدداَ با گروه دوم كه جمعي از فدائيان اسلام قائمشهر به جبهه اعزام شد در آن مدت مسئوليت آموزش ابتدايي شهرستان قائمشهر را عهده دار بود.
وي افزود: فرزند شهيد و وزير محترم آموزش و پرورش وسيله بودند تا خداوند پس از 30 سال افتخار آن را نصيبمان كند تا مراسم سالگرد اين شهيد در محل شهادتش برگزار شود.
حاجيان بار ديگر از وزير آموزش و پرورش، آيتالله معلمي نماينده خبرگان رهبري در استان كه ما را در اين سفر همراهي ميكنند، قدرداني كرد و يادآور شد: بعد از 30 سال همسر شهيدم در محل شهادتش جاودان ماند.
انتهاي پيام/خ10/ع
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر